هیچ احساسی به تنها خواهرم ندارم. (از خودم بزرگ تره)
کسی که تا زمان مجردیش اگه قرار بود حتی یدونه جوراب بخرم باید می بود و نظر میداد وگر نه نمیتونستم تصمیم بگیرم.
و بعد ازدواجش به خاطر همسرش کلا دیگه ازش دست شستم.
روابطمون طوریه که هیچکس باور نمیکنه من یه خواهرم دارم. بماند که بیشتر این روابط از اون طرف خراب شد.
و الان هیچ احساسی بهش ندارم.
واقعا این حالم طبیعیه؟
بود و نبودش دیگه برام فرقی نداره.
نه ناراحتش میشم و نه نگرانش. فقط حرص میخورم. اونم نه بابات خودش بابت حال بدی که برای مادرم میزارن. نگرانی ای که برای مادرم ایجاد میکنن.
:(
درباره این سایت